شهریور ۲۲, ۱۴۰۱ کد خبر : 91273 اجتماعی استان‌ها بین‌الملل پربیننده ترین ها خبر سیاسی عناوین کل اخبار فرهنگی نسخه چاپی نسخه چاپی
عباس خامه‌یار

سراینده «شیرازیات» در بیروت از سرودن بازماند

سراینده «شیرازیات» در بیروت از سرودن بازماند

«کمر جبل عامل از سنگینی اشک و اندوه، خم می‌شود
قافیه‌های شعر بُهت‌زده می‌شوند
پرندگان از نغمه‌سرایی خاموش می‌شوند
و همگان خاشعانه در سکوت فرو می‌روند
رحمت خداوند بر شاعر ما محمدعلی شمس الدین»

– چنین جملاتی از قبیل آنچه که محمد بسام مرتضی وزیر فرهنگ لبنان دوست فرهیخته‌ام توییت کرده و ده‌ها یادداشت و مطلب دیگر، طی دو روز گذشته و در پی درگذشت اندوهبار شاعر و ادیب بزرگ لبنان و دوست دیرینه‌ام سراسر لبنان و جهان عرب را فرا گرفته است.

– محمدعلی شمس‌الدین که روز یکشنبه این هفته در سن ٨٠ سالگى جان به جان‌آفرین تسلیم کرد در سال ۱۹۴۲ میلادی در روستای «بیت یاحون» از توابع بنت جبیل در جنوب لبنان دیده به جهان گشود و در شهرستان «عربصالیم» در نزدیکی نبطیه رشد و نمو یافت و پس از گذراندن تحصیلات خود به اخذ درجه دکترا در رشته حقوق و تاریخ نائل آمد. وی در رشته تاریخ و ادبیات اسلامی تخصص داشت و همواره در محافل فرهنگی سرآمد بود. شمس‌الدین سپس به عنوان مشاور حقوقی و بازرس در  صندوق ملی سازمان تأمین اجتماعی مشغول به کار شد.

– قریحه شعری شمس‌الدین زودهنگام شکوفا گردید. وی از پیشگامان شعر نوگرا در جهان عرب از سال ۱۹۷۳ به بعد بشمار می‌آمد و در بسیاری از جشنواره‌های بزرگ شعر و ادب شرکت کرد و از طلیعه‌داران تجدید شعر در جهان عرب شد و سروده‌هایش به زبان‌های مختلف نیز ترجمه گردید. آن مرحوم‌ یکی از شاعران برجسته شیعی لبنان در دوره معاصر بود که در شعرش به قضایای گوناگون فکری، اجتماعی و تاریخی می‌پردازد و به مدد زبان شیوا از فتوحات و شکست‌های مسلمانان طی قرن‌های گذشته و رنج و گرفتاری انسان معاصر، جنگ داخلی لبنان، تجاوز رژیم صهیونیستی و ظلم و ستمی که بر مردم سرزمینش رفته، سخن می‌گوید.

‏‎شمس‌الدین شاهد جنگ‌های داخلی لبنان بوده و دشواری‌های زندگی و درد و رنج انسان‌ها را از نزدیک تجربه کرده است.

‏‎وی در این‌باره می‌گوید:

«فاجعه در نهادم آشیانه پیدا کرده و آن را به ارث برده‌ام و با آن زندگی نموده‌م، زیرا من فرزند مصائب عاشورا در جنوب لبنان هستم و تمامی حزن و اندوه جهان را در خود دارم و هرکس رنج نکشد، زندگی نخواهد کرد».

‏‎و همو گفت:

‏‎«جانم به قربان جمال تو! خشمگین نباش!

‏‎من آنقدر قوی نیستم که من را از مرگ بترسانی!

‏‎کفایت می‌کند که مرا فرا بخوانی

‏‎با یک نسیم تابستانی به سویت می‌شتابم»

‏‎شمس‌الدین یازده مجموعه شعر فاخر در کارنامه خویش ثبت کرده است. ‏‎مجموعه‌های شعری که در دوران قحط‌زدگی ادبی به یادگار گذاشته است؛ از جمله: «قصیده‌های لورفته به عشقم آسیا»، «بادهای سهمگین»، «ابرها بر روی کرانه»، «کتاب طواف»، «حلقه‌های عزلت»، «پرندگان به سوی آفتاب داغ پر می‌کشند»، «آیا پایکوبی به پایان نمی‌رسد»، «تو را ای دوست ولی نعمتم فرا می‌خوانم»، «خار بنفش» و ده‌ها قصیده دیگر ادبی و دیوان شعری فاخر دیگری به نام «شیرازیات».

– محمدعلی شمس‌الدین از جمله شاعران مقاومت لبنان است که به نسل سوم شاعران دهه هفتاد و به شاعران جنوب معروف هستند. وی یکی از چهره‌های بارز شعر معاصر عرب است که در شعرش به قضایای گوناگون فکری، اجتماعی و تاریخی می‌پردازد و دیوان اشعار شهیر او مالامال از این مفاهیم انسانى است.

شعر استاد شمس‌الدین سرشار از نمادهای دینی، تاریخی، صوفی و غربی است و شاعر با استفاده از آن‌ها به بیان سیمای جامعه و سرزمین درگیر جنگ داخلی پرداخته و مرگ و ویرانی‌ای را که رژیم صهیونیستی در لبنان ایجاد نموده، ترسیم می‌کند. همچنین وی با استفاده از نمادها و باورهای دینی، مردم را به پایداری و استقامت تا پیروزی دعوت می‌کند. شمس‌الدین بر این باور است که مقاومت و پایداری برابر متجاوز از منظر دینی و دیدگاه انسانی، امری ارزشمند است و ادبیات مقاومت در کشورهایی که مردمش طعم تلخ جنگ و تجاوز و محرومیت و ستم را چشیده و در راه دفاع از سرزمین و آزادی خود پایمردی نشان داده‌اند، به رشد و بالندگی می‌رسد.

اشعار شمس الدین سرشار از«نماد» است و این امتیاز ویژه اشعار وی در بهره‌مندی از نمادهای شیعی مانند «کربلا» و «عاشوراى حسینى» جایگاه ویژه‌ای دارند. درگذشت او در این روزهاى پُر جوش و خروش اربعین حسینى شاید گواهی بر درستی نمادهای اشعارش باشد.

این شاعر کربلایی چنین می‌سراید:

* این  میدان کشت و کشتار است و این تن من، میدان دیگری از آنِ رؤیاهای مقتول

* هنگامی‌که خورشید بر آستان آن میدان  می‌شکند، سایه‌ها  فرو می‌ریزند و برج‌های ناممکن‌ها نیز افول می‌کنند

* و من آهسته از عمق آسمان فرو می‌آیم، تند و تیز، اشکم را به باران‌ها می‌کوبم و آواز سر می‌دهم

* ای  تندبادها! شکوه‌ام بر شما روانه می‌کنم، زیرا وصال از روزگار فقرا رخت بر بسته است

* و در ارتعاش چشمم، چیزی جز پژواک گریه و بر سینه، چیزی جز گزش خون‌ها نیست

– محمدعلی شمس‌الدین شاعری است ژرف‌نگر با علایق عارفانه که علاوه بر توجه به فرهنگ اسلامی، نگاهی به نمادهای عارفانه برگرفته از آثار عارفان ایرانی و بزرگانی چون مولانا، سهروردی و عطار نموده و این نمادها در آثار او جایگاه ویژه‌ای دارند.

بازسرایی غزلیات حافظ به زبان عربی مرهون آشنایی شمس الدین با زبان فارسی و پنج سال تامل در دیوان آسمانی لسان الغیب شیراز است.

یکى از مجموعه آثار ادبى و گران‌بهاى محم علی شمس‌الدین دیوان شعر «شیرازیات» اوست که در سال ۲۰۰۵ در بیروت به زبان عربی از سوی «کانون نویسندگان لبنان» به زیور طبع آراسته و منتشر گردیده است.

«شیرازیات»، اثری است که بر بنیان ۷۵ غزل حافظ بنا شده و این شاعر و مترجم یا دقیق تر بگوییم بازسراینده اشعار حافظ به زبان عربی، شاعر نامدار این روزگار در دنیای عرب و ادیب پرآوازه، قصیده‌ها و غزل‌های حافظ شیراز را از زبان فارسی به عربی برگردانده و با دخل و تصرف و تلخیص و یا فزونی در معانی ترجمه کرده است. وی در این اثر کوشیده است جوهره معنای غزلیات حافظ را در قالبی امروزین در پیکره کلمات بریزد.

شمس‌الدین، خود در این‌باره می‌گوید:

برگردان غزلیات حافظ به زبان عربی را ترجمه حرفی و یا غیر حرفی نکرده بلکه آن را تعریب نموده‌ام. وی خاطرنشان مى‌سازد که تفاوت زیادی میان «تعریب» و «ترجمه» وجود دارد. وی اضافه می‌کند: «به طور محسوس در جزئیات دخل و تصرف نمودم ولی جوهر معنی را در قالب بلاغت و مبانی ادبی و اوزان شعری را در ظرف شعر عربی واریز کردم».

در واقع شمس‌الدین افزوده‌های ادبی را در ابیات حافظ شیرازی گنجانده است.

مرحوم شمس‌الدین در این خصوص می‌گوید: «انگیزه‌ای که باعث شده است تا این اثر را به حافظ شیرازی نسبت دهم تا خود من، این است که جوهر معانی ابیات حافظ را پاس داشته و از مفاد آن رویگردان نشده‌ام و ترجیح دادم این مجموعه را «شیرازیات» بنامم تا نام و یاد حافظ شیرازی را همواره زنده نگهداشته باشم».

پیش از این، برخی از شاعران بزرگ و نوگرای عرب، همچون عبدالوهاب البیاتی به حافظ ارادت و توجه جدی نشان داده‌اند؛ آثاری نیز در ترجمه غزلیات حافظ به عربی منتشر شده است, اما شمس‌الدین ضمن نقد پاره‌ای از آن‌ها اثر خود را با گوته و دیوان شرقی – غربی او قابل مقایسه می‌داند.  این شاعر لبنانی علت توجه خود به حافظ را در شرایط فعلی، شباهت روزگار ما با دوران پر آشوب این شاعر قرن هشتم می‌داند.

به عقیده او حافظ سخنگوی روح تمدن اسلامی در روزگار سلطه مغولان است. در این زمانه نیز ما شاهد سیطره تمدن مهاجمی هستیم که فرهنگ مسلمانان را به هیچ می‌گیرد و آن را به کمک عناوینی چون تروریسم محکوم و سرکوب می‌کند؛ در حالی که دیوان حافظ به تنهایی حجت موجهی است که انسانی بودن و آزادی‌خواهانه بودن این تمدن و فرهنگ را ثابت کرده و بر بسیاری از اتهامات دنیای غرب خط بطلان می‌کشد.

– استاد شمس‌الدین، شیفته و دلداده لسان الغیب، حافظ شیراز ما بود.

او سال گذشته و در اوج شرایط کرونایى و سَنى خود و به‌رغم راه دراز، دعوتم را با رویى گشاده پذیرفت و در کنگره شمیمِ جان‌فزای عطرِ عشق، در روز بزرگداشت حافظ با عنوان «حافظ شیرازی؛ شاعر انسانیت» که در باغ سرسبز و زیباى هموطن و دوست گرامیم جناب محمدعلى شریف و با میزبانى او و فرزند میهمان نوازش حسین، در شهر بعلبک، برگزار شده بود شرکت کرد و در فضایی آکنده از عشق و معرفت و در فصل پاییز، گرمایی از نفحات انس با اشعار عرفانی شاعر برجسته شیراز، در محفلی ادبی، سرمای پاییز دره بقاع را گرمایی دلنشین بخشید و با بیانات ادبى و نغمه سرایی‌هاى زیبای خود، مثل همیشه حضار را به وجد آورد.

استاد در همان ابتداى سخنرانى‌اش گریزى به سفر نافرجام نزدیک به یک دهه پیش خود به کویت زد؛ گویى این نامهربانی و کم‌لطفی برخی از اعراب را پس از سالیان طولانی در دل دارد تا این چنین، اینجانب را مورد خطاب قرار دهد:

برادران بزرگوار!

دوست گرامی دکتر خامه‌یار!

بیاد داری آن روزی که از من دعوت کردى تا در مراسم بزرگداشت حافظ شیرازی در کویت شرکت کنم؟ و من تدارک سفر را فراهم نمودم ولی متاسفانه نتوانستم سفر کنم زیرا کسانی که همواره خواهان اختلاف و فتنه‌انگیزی  هستند از دادن روادید ورودم به کویت خودداری کردند؛ در حالی که دعوتنامه رسمی از شورای فرهنگ و هنر و ادب آن کشور را در اختیار داشتم. حال خرسندم در این باغ مصفا که همانند باغ‌های سرسبز شیراز است به‌رغم شیوع بیماری کرونا و جنگ‌ها، حضور یافته تا یاد و خاطره حافظ شیرازی را گرامی داریم.

سپس این شاعر بزرگ با قرائت بیت ………..

مضامین شعر زیبای این شاعر بزرگ کشورمان را سرشار از حکمت و پند و پاکی و شادابی مى‌داند.

محمدعلی شمس‌الدین، ضمن بیان اینکه مرکز اصلی حکمت، همان قلب پاک و سینه شفاف حافظ، این شاعر بزرگ اسلامی است، گفت: اشعار حافظ به منزله چکیده شعر حکمت‌آمیز هریک از شعرایی مانند رودکی، مولوی و سعدی شیرازی و دیگر شعرای عرفانی شعر و ادبیات فارسی است.

وی خاطرنشان ساخت: اشعار حافظ در عین داشتن عمق مفهومی از نوعی صفا و سادگی برخوردارند و با مقوله‌هایى همچون، عشق، زن، شراب، جوانی آمیخته با مفاهیم عرفانی و دینی‌اند و محدوده سیر اشعارش خارج از مرزهاى ترس، خوف و خشیت از خداوند است و به ابعاد رحمانی و غفرانی خداوند پرداخته بجای آنکه بخواهد تصویری از جبار و منتقم از او ارائه کند.

استاد بعد هم به ابیات نخستین اشعار دیوان مثنوی اشاره و ضمن مقایسه آن‌ها با اشعار حافظ، در نهایت حافظ را از نظر حکمت بالاتر از مولوی معرفی کرد؛ چراکه حکمت حافظ از منظر او فراتر از مسائل عقلانی و ظاهری مانند حلال و حرام است: اشعار حافظ پرده از سرزمین اسرار بر می‌دارد که تنها با مکاشفه، این امور به دست می‌آیند.

در سرزمین اسرار، عناوینی مانند عشق حرف اصلی را می‌زنند. وی می‌افزاید:

البته مولوی در مثنوی و فریدالدین عطار نیشابوری در منطق الطیر و عمر بن الفارض میان عمق نگاهی اسلامی به مسائل و همه جانبه بودن آن و تناسب آن با زمان، نوعی هماهنگی ایجاد کرده‌اند و شعر دینی را به شعری انسانی تبدیل کرده‌اند و باید گفت گوته، شاعر آلمانی، ویکتور هوگو، شاعر فرانسوی و تاگور، شاعر هندی به این گونه اشعار توجه ویژه‌اى داشته‌اند.

محمدعلی شمس‌الدین مى‌افزاید: برای درک اشعار حافظ باید از ظواهر عبور کرد و با رمزها و کدهای نامحدود در اشعارش ارتباط برقرار کرد…از دیگر ویژگی‌های شعر حافظ می‌توان نزدیک بودن اشعارش به فرهنگ بومی ایرانیان اشاره کرد که تمام کتاب‌های شعر عرفانی از آن تأثیر پذیرفتند؛ از سعدی و عطار گرفته تا امام خمینی(ره) در عصر حاضر و نیز دیوان حافظ همانند قرآن کریم با تذهیب و نقش و نگار درآمیخته و به آن تفأل می‌زنند.

محمدعلی شمس‌الدین آنگاه با افتخار به وجه تشابه نامش با حافظ اشاره کرده و آن را به رخ حضار مى‌کشد و خاطرنشان می‌سازد:

نام من محمد شمس‌الدین است و نام حافظ، شمس‌الدین محمد بود و به دلیل حفظ قرآن کریم به حافظ ملقب گردید و جامی به او لقب لسان الغیب و ترجمان اسرار را داد. این شاعر لبنانی سپس از تأثیرپذیری اشعارش از حافظ اشاره کرده و می‌گوید:

حافظ به‌رغم گذشت هفت قرن، همچنان در میان ما زنده و گویی با مسائل روزگار ما در ارتباط است و با فرهنگ وحشیانه آمریکایی – صهیونیستی مقابله می‌کند؛ همان‌گونه که در زمان خود با اشعارش با فرهنگ وحشیانه مغول‌ها مقابله کرد.

او سپس به جایگاه مهم دیوان حافظ نزد ایرانیان می‌پردازد:

تقریبا در تمام خانه‌های ایرانیان، دیوان حافظ یافت می‌شود که نشان از ارتباط عمیق مردم ایران با این شاعر است که با هویت تاریخی، فرهنگی و دینی ایرانیان در آمیخته است.

در اشعار حافظ عناوین دینی مانند توحید، نماز، زکات، روزه، طواف و حج، زهد و توبه، حضرت رسول(ص) و… دیده می‌شود و همزمان اشاره به داستان‌های قرآنی پیامبرانی مانند یوسف، موسی، عیسی و پیامبر اکرم و قصص دیگر انبیا را می‌توان یافت. اما در عین حال نمادهایی از پادشاهان ساسانی و برخی نمادهایی مانند جام جمشید و پیر زرتشت و .. دیده می‌شود؛ اما اشعارش با داشتن این موارد به ابعاد عرفانی وجود انسان و شراب و لذت شرب آن که مقصودش بعد معنوی آن است، توجه نموده و بر زیبایی‌هاى سروده‌هایش افزوده است. لذا حافظ با چنین عبارات و واژگانی توانسته عمق مفاهیم اسلامی را از طریق می و شراب و نواختن چنگ و… به عمق جان خواننده معرفی کند.

محمدعلی شمس‌الدین در پایان به قصائدی از حافظ اشاره مى‌کند که آن‌ها را ترجمه کرده و شامل هشتاد و چهار قصیده برگزیده بوده و با عنوان «شیرازیات» در سال ۲۰۱۷ برای بار دوم به چاپ رسیده است. وی ترجمه این اشعار را نزدیک‌ترین ترجمه مفاهیم شعری حافظ از میان دیگر ترجمه‌ها دانسته و توانسته تا حدی زیبایی اشعار حافظ را در ترجمه آن‌ها حفظ کند.

شمس‌الدین سپس با قرائت برخی از ترجمه‌های منظومه خود از اشعار حافظ، به سخنانش پایان مى‌دهد.

– میهمان ما با شوقى فراوان تا پایان مراسم، در جاى خود مى‌ماند و برنامه‌مان را همراهى مى‌کند و هنگام بازگشت به بیروت از پذیرش «صله» که رسم دیرینه شاعران است، خودداری می‌کند.

در اینجا یادداشتم را با مرثیه شاعر نامدار، خانم رباب شمس‌الدین، فرزند زنده‌یاد محمدعلى شمس‌الدین که در صفحه فیسبوک خود در رثای پدرش سروده است به پایان می‌برم:

 

انا لله و انا الیه راجعون

بازگشت همه بسوی خداست

پدر! به من نیاموختی چگونه مرثیه را در کفن، پیچیده به گور بسپارم!

در حالی که آن را با اشک اندوه سخت غسل داده‌ام

به من نیاموختی چگونه شعر را به خاک بسپارم

خبرم نکردى که شعر نیز گورستان دارد!

پدر! همه خاک‌های بیروت را شخم زدم

ولی شاعرا! خاک بیروت گنجایش تو را نداشت

پس کجا پیکر پاکت را به خاک بسپارم؟

و کدامین منبر می‌تواند مرثیه فقدانت را بازگو کند؟

لینک کوتاه :

اخبار مرتبط

نظرات

بدون نظر