یک دلهره قدیمی؛غفلت احزاب از «کادرسازی سیاسی» تربیت نسل جدید سیاسیون باید در قالب تشکیلات انجام شود
جاهد خبر – لزوم کادرسازیهای سیاسی و تربیت نسل جدیدی از سیاسیون از سوی احزاب موضوعی است که در سالهای اخیر از سوی چهرههای منتسب به هر دو جناح سیاسی کشور مورد تاکید قرار گرفته است.
الهه محمدی: سالها است سیاسیونِ هر دو جناح سیاسی کشور بر تحزب گرایی تاکید میکنند. تحزب گرایی برای پیشبرد دموکراسی خواهی. اما این خواسته هنوز هم از نظر بسیاری از کارشناسان و فعالان سیاسی کشور دور از دسترس است. خواسته ای که در صورت تحقق می تواند نقش پررنگی در کادرسازی های سیاسی- مدیریتی کشور داشته باشد. امری که شاید آنقدرها هم دور از دسترس نباشد اما به نظر می رسد احزاب همچنان قصدی برای تربیت کادر جدید برای خود و رده های بالای مدیریتی نظام سیاسی کشور ندارند؛ آن ها همچنان تکیه شان بر قدیمی ها است. تکیه جناح های سیاسی بر سالخوردگان سال هاست گریبان فعالیت های سیاسی را گرفته است. گریبانی که به نظر برای رها کردنش چاره ای نیست جز حرکت به سمت نوسازی کادرهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حتی فرهنگی.
دلهرههای قدیمی
بعد از درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی بود که ولوله ای در سطوح چهره های اصلاح طلب، اصولگرا و حتی مردم به پا شد؛ ولولهای که حکایت از چگونگی جایگزینی برای شخص هاشمی داشت؛ جایگزینی که بتواند نقش میانجی گری او را بین دو جناح سیاسی کشور به خوبی بازی کند. هرچند هنوز هم هیچ یک از چهره های سیاسی منتسب به دو اردوگاه اصلاح طلبان و اصولگرایان نتوانسته اند درباره این جایگزینی به نتیجه ای واحد برسند و نگرانی ها همچنان ادامه دارد.
این دلهره های سیاسی چندان جدید هم نیست؛از همان اوایل انقلاب با ترور چهره هایی همچون شهید بهشتی، شهید مطهری، شهید رجایی، شهید مفتح و شهید باهنر نگرانی ها برای جایگزین کادر اولیه انقلاب به وجود آمد. گرچه به دلیل حجم زیاد نیروهای انقلابی در آن زمان بحث جایگزینی این افراد به خوبی صورت گرفت اما هرچه از سال های اوایل انقلاب فاصله گرفتیم روند کادرسازی از سوی احزاب و یا تشکل های سیاسی رونق خاصی نگرفت. بطوریکه در سال های اخیر علاوه بر درگذشت آیت الله هاشمی رفسنجانی، درگذشت افرادی همچون آیت الله مهدوی کنی و حبیب الله عسگر اولادی هم دل نگرانی ها را درباره از دست رفتن کادرهای اولیه احزاب کشور افزایش داد اما این دل نگرانی ها باز هم موجب تحرک بیشتر احزاب برای تربیت نسل یا کادری جدید که بتواند جایگزینی برای نسل سالخورده حزبی کشور باشد، نشد.
همین موضوع هم باعث شده تا بعد از هر انتخابات، از رئیس جمهور گرفته تا نمایندگان مجلس و شوراها بعضا بعد از روی کار آمدنشان چندان علاقه ای برای منتسب شدن به حزب یا خاستگاه فکریشان نداشته باشند.
اولویت های فراموش شده
لزوم کادرسازی های سیاسی برای تربیت نسل جوان از سوی احزاب موضوعی است که در سال های اخیر از سوی چهره های منتسب به هر دو جناح سیاسی کشور مورد تاکید قرار گرفته است. چندی پیش بود که نایب رئیس شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان با بیان اینکه جلسات حزبی نباید صرفا به مقوله انتخابات پیوند بخورد، گفت «کادر سازی به عنوان اولویت اساسی احزاب مورد توجه واقع شود.»
عبدالواحد موسوی لاری نهادهای مدنی را واسط میان توده مردم و قاعده و راس هرم قدرت دانست و یاد آور شد: «از طریق این فرایند و تکیه به احزاب، خواستهای مردم به مدیران و مسئولان کشور منتقل میشود و با توجه به اینکه در جمهوری اسلامی نظام حزبی به رسمیت شناخته شده است، احزاب باید نیروهایی قوی را برای تصمیمسازیها و پذیرش مسئولیت در آینده تربیت کنند و با به استخدام در آوردن عنصر قدرت مطالبات مردم را بر آورده کنند.»
موسوی لاری با تاکید بر اینکه جلسات حزبی نباید صرفا به مقوله انتخابات پیوند بخورد گفت: «مهمترین وظیفه احزاب در یک نظام دموکراتیک تربیت افراد توانمند و کادرسازی برای آینده است. در جلسات حزبی باید توجه ویژهای به مقوله کادرسازی داشت و در این فرایند البته باید مسائل کشور و نیازهای جامعه را هم رصد کرد تا بهترین و توانمندترین افراد در احزاب تربیت شوند. جلسات حزبی زمینه و چراغ راه آینده کشور باشد و کادر سازی به عنوان اولویت اساسی احزاب مورد توجه واقع شود.»
علاوه بر موسوی لاری، علی مطهری دیگر چهره اصلاح طلبی بود که با تاکید بر نقش احزاب در کادرسازی معتقد است «احزاب میتوانند اتاق فکر اداره یک جامعه باشند و به جامعه ایده تزریق کنند. احزاب میتوانند کادرهای مختلف برای مناسبات مختلف حکومت تربیت کنند و یکی از بزرگترین مشکلات کشور ما نبود کادرسازی در عرصه مدیریت اجرایی است.»
محسن رفیق دوست وزیر سپاه در دولت اول و دوم میر حسین موسوی از دیگر چهره هایی است که بر لزوم کادرسازی تاکید می کند. او در گفت وگو با خبرآنلاین عنوان کرد «عده زیادی از نسل اول انقلاب باقی نماندهاند. ولی میبینیم که در مراکز علمی و جاهای مختلف، افرادی که جای نسل اول و دوم را بگیرند هستند. نسل دوم یا باید حواسشان را جمع کنند. اگر قدر نعمت را ندانیم از دست میرود. امام هم گفتند تا زمانی که انقلاب را قدر بدانید، برایتان میماند. تا وقتی ما زنده هستیم این اتفاق نمیافتد. خود من خیلی در سپاه و بنیاد کادر ساختم. الان خیلی جاها که میروم میگویند ما همکارتان بودیم و خوشبختانه خوشنامها هستند چون شیوه مدیریت من مدیریت مدیرساز بود و همه میدانستند.»
ار اتاقهای فکر تا تربیت کادرهای ارشد
مسیح مهاجری، مدیر مسوول روزنامه جمهوری اسلامی از دیگر چهره هایی است که در گفت وگو با خبرآنلاین با بیان اینکه باید کادرسازی صورت بگیرد، تاکید داشت «کادرسازی هم فقط در قالب تشکیلات انجام میشود و با نبود تشکیلات چنین چیزی عملی نیست. الان یکی از خلاءها در زمان ما همین است. اصلا خود فکر تشکیل حزب جمهوری اسلامی هم که یکی از موسسین آن آقای بهشتی بودند، به دلیل همین نوع تفکر آقای بهشتی بود که معتقد به کادرسازی بودند. به این دلیل ما ایشان را انتخاب کردیم و درباره کادرسازی با ایشان حرف زدیم. ایشان هم پسندیدند و تائید کردند و گفتند که حتما باید این کار را انجام دهیم و کار لازمی است. اما جریانات تندی که علیه ایشان بوجود آمده بود و وقت ایشان را خیلی میگرفت باضافه جریان بنی صدر و منافقین که در سال ۶۰ اوج گرفت فرصت کافی برای اینکار را نداد، بعد هم که شهید شدند، لذا عملا نرسیدند که این کار را انجام دهند هرچند که در صدد برنامه ریزی برای ایجاد کنگره حزب جمهوری اسلامی بودند و بنا بود تابستان کنگره تشکیل شود و اصلا مقدمهای برای کارهای تشکیلاتی ازجمله کادرسازی بود. ولی با شهادت ایشان شدنی نشد. بعد از شهادت ایشان هم جریانات تند تروریستی که از سال ۶۰ وجود داشتند کار را سخت کرده بودند، از سوی دیگر با وجود جنگ، مسئولین باید در زمینه دفاع مقدس هم وقت میگذاشتند، لذا کادرسازی فراموش شد و عملا صورت نگرفت.»
حسن رسولی، عضو بنیاد باران و امید ایرانیان اما شرایط اصلاح طلبان را در نوسازی مدیریتی و اجرای پروژههای جایگزینی نسلهای جدید سیاسی را موفق تر از اصولگرایان می داند و در گفت و گو با خبرآنلاین می گوید: « به هر حال موضوع سالخوردگی کادر اصلی و بنیانگذار انقلاب اسلامی یک واقعیت اجتماعی، سیاسی و مدیریتی است که سیر طبیعی خود را طی می کند و قطعا یکی از مهمترین موضوعات ملی که باید در سطح کلان مورد توجه و تصمیم گیری قرار بگیرد سازوکارهای جایگزینی و انتقال بین نسلی مسئولیت های اداره انقلاب اسلامی و کشور است.» او تصریح می کند: «نکته ای که امروز مشاهده می کنیم در مجموعه قوای کشور به خصوص قوه مجریه متوسط سن مدیران ارشد بسیار بالاست. فکر می کنم چنانچه این باور نهادینه شود سطوح مسئولان ارشد کشور که صاحبان فکر و اندیشه هستند به جای قرار گرفتن در مصادر امور، کادرسازی کنند و مسئولیت ها را به نسل جوان تربیت شده و آموزش دیده انتقال دهند تا از طریق این سازوکار جایگزینی هم در حوزه نظری و هم در حوزه عملی امکان انتقال بین نسلی تجربه مدیریتی میراث انقلاب و سرمایه های مدیریتی کشور فراهم شود. مردان بزرگ سیاسی کشور باید بپذیرند زمان آن رسیده که این بزرگان به جای حضور در مناصب مدیریتی و اجرایی، در اتاق های فکر و اندیشگاه های تربیتی و در پروژه های کادرسازی برای نظام قرار بگیرند تا امکان کاهش خسارات ناشی از کهنسالی کادر ارشد انقلاب و کشورداری فراهم شود.»
یاران امام و رسالت کادرسازی
علاوه بر تاکید بسیاری از چهره های سیاسی کشور بر لزوم کادرسازی احزاب، بسیاری نقش نسل اول انقلاب را در کادرسازی تاثیرگذار می دانند؛ نقشی که می تواند شروعی برای این پروسه از سوی احزاب و تقویت نسل جدید باشد.
آیت الله سید محمد غروی، عضو شورای عالی حوزه های علمیه، نقش یاران امام راحل(ره) را موتور اولیه انقلاب می داند و می گوید «آن ها مغز متفکر نهضت بودند و نقش برجسته ای را در پیروزی انقلاب ایفا کردند. افرادی که نیز به قصد خدمت وارد می شوند و به دنبال انجام وظایف در چارچوب انقلاب و رهبری هستند، باید تقویت شوند تا جایگزین انقلابیون گذشته باشند.»
علاوه بر غروی، محمد نبی حبیبی، دبیرکل حزب موتلفه اسلامی هم با تاکید بر کادر تربیتی امام(ره) گفت: «به اعتقاد من کادرسازی برای تداوم انقلاب از سوی امام و رهبری شکل گرفته است؛ ضمن اینکه ضایعه درگذشت شخصیت هایی نظیر مرحوم عسکر اولادی بسیار مهم به حساب می آید، اما یاران دیگری از سوی امام و رهبری تربیت شده اند که می توانند در تداوم انقلاب نقش موثری را ایفا کنند. وظیفه کادرسازی برعهده احزاب قرار دارد، اما به هیچ عنوان چنین مسئله ای نیست که فقط احزاب به این امر اهتمام داشته باشند چرا که حوزه های علمیه و دانشگاه ها مراکز تربیتی هستند که به عنوان مدرسه بزرگ انقلاب باید زمینه های تربیت کادرانسانی را فراهم کنند.»
گرچه نبی حبیبی معتقد است او و دوستانش در حزب موتلفه اسلامی از ۱۵ سال گذشته و در زمان مسئولیت مرحوم عسکراولادی برنامه هایی را برای کادرسازی پیاده کرده و برخی از سمت های مهم موتلفه را در اختیار جوانان بین ۳۰ تا ۳۵ سال قرار داده اند، اما این سوال پیش می آید که این حزب و دیگر احزاب کشور از اصولگرا گرفته تا اصلاح طلب توانسته اند نسل های جدید را برای ایفای نقش سیاسی، مدیریتی و اجرایی کشور به خوبی تربیت کنند تا در آینده کرسی های نظام را برعهده گرفته و آن چنان که مد نظر امام خمینی(ره) بوده مسیر انقلاب را پیش ببرند؟ سوالی که به نظر فعلا جواب مشخصی برای آن وجود ندارد./
نظرات